یک جرعه حرف دل...

خبرنگار عاشقی ک دوس داره بهانه نوشته هاشو بی صدا فریاد بزنه....

یک جرعه حرف دل...

خبرنگار عاشقی ک دوس داره بهانه نوشته هاشو بی صدا فریاد بزنه....

یک جرعه حرف دل...

چه عاشقانه ایی بین ماست...

و چه ژرفایی دارد این احساس



وقتی که هست من از هست توست

منی که در تو تمام می شوم

در تو محو می شوم

می میرم

و باز از نو در تو می رویم...



من با تو

معنایی پر معنا است

و من بی تو

حتی از هیچ هم تهی است...



چه فلسفه ای دارد این احساس

و چه عاشقانه ی پر قدری است٬

پروردگارم...!

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لب» ثبت شده است

۲۱
خرداد

گفتم:

یک عمر به سودای لبش سوختم و آه

روزی که لب آورد ببوسم، رمضان شد...


گفت:

تو همان آب گوارای به وقت سحری

نچشیدیم لبی از تو، اذان را گفتند


پ.ن: هوس خواستنت مثل عسل شیرین است// تو بگو، عاشق این قلب پر از درد شدی...