یک جرعه حرف دل...

خبرنگار عاشقی ک دوس داره بهانه نوشته هاشو بی صدا فریاد بزنه....

یک جرعه حرف دل...

خبرنگار عاشقی ک دوس داره بهانه نوشته هاشو بی صدا فریاد بزنه....

یک جرعه حرف دل...

چه عاشقانه ایی بین ماست...

و چه ژرفایی دارد این احساس



وقتی که هست من از هست توست

منی که در تو تمام می شوم

در تو محو می شوم

می میرم

و باز از نو در تو می رویم...



من با تو

معنایی پر معنا است

و من بی تو

حتی از هیچ هم تهی است...



چه فلسفه ای دارد این احساس

و چه عاشقانه ی پر قدری است٬

پروردگارم...!

آخرین مطالب

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۰۸
آذر


خدایا آغوشت را امشب به من میدهی؟


برای گفتن، چیزی ندارم... جز سکوتی محض...

اما برای شنیدن حرفهای تو گوش بسیار...

میشود من بغض کنم و تو بگویی:

مگر خدایت نباشد که تو اینگونه بغض کنی...

میشود من بگویم خدایا، دلگیر تر از همیشه و با سوزش زخم های بسیار زندگی میکنم و تو بگویی:

خودم مرحم تمام زخمهایت هستم...

میشود بگویم خدایا آغوشتو کم دارم و تو بگویی:


بیا... آغوشم برای تو... فقط آروم باش...