۰۸
آذر
خدایا آغوشت را امشب به من میدهی؟

برای گفتن، چیزی ندارم... جز سکوتی محض...
اما برای شنیدن حرفهای تو گوش بسیار...
میشود من بغض کنم و تو بگویی:
مگر خدایت نباشد که تو اینگونه بغض کنی...
میشود من بگویم خدایا، دلگیر تر از همیشه و با سوزش زخم های بسیار زندگی میکنم و تو بگویی:
خودم مرحم تمام زخمهایت هستم...
میشود بگویم خدایا آغوشتو کم دارم و تو بگویی:
بیا... آغوشم برای تو... فقط آروم باش...